
حذف پارامتر «num=100» از نتایج جستوجو، تکانهای جدی به بدنهٔ ردیابی رتبه وارد کرده است. اکنون بسیاری از تیمهای بازاریابی دیجیتال میبینند که تکیه بر «۱۰۰ نتیجهٔ برتر» دیگر کماثر یا پرهزینه است و تمرکز روی نتایج بالایی و سیگنالهای تعاملی کارآمدتر به نظر میرسد. در این یادداشت، مسیرهای پیشِ رو و پیامدهای عملی این تغییر را مرور میکنیم.
پارامتر num=100 و اثرش بر ابزارهای رتبهبندی
پارامتر «num=100» سالها به ابزارهای ردیابی کمک میکرد تا یکباره ۱۰۰ نتیجهٔ ارگانیک را واکشی کنند. با حذف آن، برای استخراج همان حجم داده باید خزش ۱۰ برابری انجام شود؛ هزینهٔ زیرساخت، پراکسی و نگهداری بهطور معنیداری بالاتر میرود و ردیابی گسترده، برای بسیاری از تیمها دیگر اقتصادی نیست.
چرا تمرکز بر ۲۰ نتیجهٔ اول منطقیتر است؟
- Top 10: عمدهٔ ترافیک و کلیکها همینجاست؛ اولویت مطلق برای بهبود دیدهشدن.
- Top 11–20: ناحیهٔ «فرصت»؛ محتوا مرتبط است اما نیاز به بهبود کیفیت، تجربهٔ کاربری یا تطبیق بهتر با نیت جستوجو دارد.
- رتبههای 21 تا 100: اغلب فقط نشانهٔ «ایندکس شدن» هستند؛ کاربرد عملی کمتری برای تصمیمگیری روزمره دارند.
پیامدها بر دادههای سرچ کنسول
پس از این تغییر، بسیاری از حسابها کاهش در «ایمپرشن» و تعداد «کوئری»های نمایشی را گزارش کردهاند. برداشت محتمل این است که نکته: خزش نتایج در مقیاس ۱۰۰تایی قبلاً تصویری پرحجمتر و نهچندان نماینده از نمایشها میساخت؛ اکنون عددها به موقعیتهای واقعی نزدیکتر شدهاند.

نشانههای رایجِ تغییر در گزارشها
- کاهش ایمپرشن برای کوئریهای کوتاه و میانی، همزمان با نزدیکتر شدن جایگاهها به واقعیت.
- افزایش سهم رتبههای بالا (Top 3 و صفحهٔ اول) در گزارشها.
- کاهش نویز ناشی از نمایش در صفحات ۳ به بعد.
- شفافتر شدن اثر بهبودهای محتوایی و UX بر جابهجایی رتبه.
چرا پلتفرمها با خزش SERP مقابله میکنند؟
افزایش کیفیت تجربهٔ کاربر، کنترل مصرف منابع و مقابله با سوءاستفاده از زیرساخت، انگیزههای رایجی برای محدودسازی خزش نتایج هستند. برای ما بهعنوان تیمهای سئو، معنایش این است که باید کمتر به برداشت حجمی داده و بیشتر به کیفیت سنجهها تکیه کنیم.
دو مسیر پیشِ رو برای ردیابی رتبه
مسیر اول: احیای Top 100 با هزینهٔ بالا
ادامهٔ خزش وسیع با توزیع درخواستها و بهینهسازی فنی ممکن است، اما هزینه بر دوش ارائهدهندگان و در نهایت کاربران خواهد بود. این مسیر برای همهٔ تیمها، بهویژه در کسبوکارهای کوچک و متوسط، اقتصادی نیست.
مسیر دوم: تمرکز بر Top 20 و سنجههای تعاملی
مدل «گروههای رتبهای» (Top 3، Top 10، Top 20) در کنار سنجههایی مثل CTR، عمق اسکرول، نرخ تبدیل، و سهم حضور در ویژگیهای SERP (مانند People Also Ask و ویدئو) تصمیمسازتر است. این نگاه، تیم را از «تعقیب رتبههای بیاثر» به سمت «بهبود تجربه و تناسب محتوا با نیت جستوجو» میبرد.

مقایسهٔ کاربردی بازههای رتبه
بازهٔ رتبه | کاربرد اصلی | اقدام پیشنهادی |
---|---|---|
Top 3 | بیشینهٔ کلیک و سهم دیدهشدن | حفظ ثبات، آزمونهای A/B روی تیتر/اسنیپت |
Top 10 | سهم عمدهٔ ترافیک | تقویت E-E-A-T، بهبود UX و سرعت، بهینهسازی اسکیما |
Top 20 | منطقهٔ فرصت | ارتقای کیفیت محتوا، پوشش نیتهای فرعی، بهبود داخلیسازی لینک |
21–100 | نشانهٔ ایندکس؛ کمکاربرد برای تصمیم | بازنگری استراتژی، تطبیق با نیت جستوجو، بازتولید/بهروزرسانی عمیق |
توصیههای عملی برای تیمهای ایرانی
- تعریف KPIهای تازه: سهم Top 3، سهم Top 10، CTR ارگانیک، حضور در فیچرهای SERP، و نرخ تبدیل بهازای خوشههای موضوعی.
- بازبینی محتواهای صفحهٔ دوم: تمرکز بر بهبود تجربهٔ کاربری، پاسخ کاملتر به نیت جستوجو و افزودن مدیاهای پشتیبان.
- بهینهسازی اسنیپت: تیتر و متادیسکریپشنهای کاربرمحور برای افزایش CTR، بدون اتکا به تاکتیکهای کلیکگیری.
- تقویت ساختار سایت: لینکسازی داخلی هدفمند، اسکیماهای دقیق، و پوشش خلأهای محتوایی در خوشهها.
- تمرکز بر لانگتیلهای با قصد مشخص: رقابتپذیرتر و سریعتر به نتیجه میرسند.

چگونه KPIها را بازطراحی کنیم؟
از «میانگین رتبهٔ کلی» فاصله بگیرید و بر سهم مشاهده در Top 3، رشد CTR و نرخ تبدیل ارگانیک تمرکز کنید. برای هر خوشهٔ موضوعی، معیارهای «سهم صدا» و «پوشش نیتها» را بسنجید تا تصمیمها به نتایج تجاری نزدیکتر شوند.
جمعبندی
حذف num=100 ما را وادار کرد به همان جایی برگردیم که ارزش واقعی خلق میشود: Top 20 و کیفیت تجربهٔ کاربر. اگرچه میتوان دادههای حجیم را با هزینهٔ بیشتر بازتولید کرد، اما تمرکز بر بازههای اثرگذار و سنجههای تعاملی، تصمیمهای دقیقتر و بازدهی بالاتری برای تیمهای سئو رقم میزند. از دنبالکردن رتبههای دوردست دست بکشیم و روی تجربه، ارتباط و تبدیل متمرکز شویم.